Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


عشق پنهان

هر نفس ...درد است که میکشم!! ای کاش یا بودی..یا اصلا نبودی!! این که هستی...و کنارم نیستی...دیوانه ام میکند...!!

اگر انسانها قدرت خواندن افکار یکدیگر را داشتند ...

اولین چیزی که در جهان از بین می رفت عشق بود !

+نوشته شده در 24 / 1 / 1392برچسب:,,,,,ساعت1:10توسط sun.moon | |

آن روز که همدیگر را یافتیم ؛

یافتنمان هنر نبود !

هنر این است ؛

همدیگر را گم نکنیم ...!

+نوشته شده در 24 / 1 / 1392برچسب:آن روز که همدیگر را یافتیم ؛ یافتنمان هنر نبود !,ساعت1:10توسط sun.moon | |

   به حباب نگران لب یک رود قسم ،

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،

غصه هم میگذرد ،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند .

لحظه ها عریانند ،

به تن لحظه ی خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ...

+نوشته شده در 24 / 1 / 1392برچسب:جامه اندوه مپوشان هرگز ,,, ,ساعت1:5توسط sun.moon | |

وجودت را بر ماندگار ترین ستون خوبیها مینگارم

تا بدانی یادت عزیز میماند ....

+نوشته شده در 23 / 1 / 1392برچسب:یادت عزیز میماند ,,,,,ساعت23:58توسط sun.moon | |

روز‌های عجیبی‌ را میگذرانم روز‌هایی‌ که دلم می‌خواهد ساعت‌ها پشت پنجره بنشینم،

خیابان را نگاه کنم،

بدون اینکه انتظار کوچکترین اتفاقی‌ را داشته باشم

دلم سکوت می‌خواهد، سکوت محض،

مثل وقتی‌ که به اعماق آب میروی، مثل غرق شدن،

همه چیز تاریک و تاریک تر میشود، ساکت و ساکت تر...

+نوشته شده در 23 / 1 / 1392برچسب:دلم سکوت می‌خواهد,ساعت2:27توسط sun.moon | |

وقت خداحافظی

خواسته یا ناخواســـته میگم : « مواظـــب خودت بـــاش ! »

مواظب خـــودت باش یعنی فکـــرم پیش تـــوئه !
مواظب خودت باش یعنـــی برام مُهمی !

مواظب خودت بـــاش یعنی نگـــرانتم !

مواظب خـــودت باش یعنی دوستـــــــــــــــت دارم !

مواظب خودت باش یعنـــی به خدا مـــی سپارمت !

مواظب خـــودت باش یعـــنی از الان دلم واســـت تنگ شده!
مواظب خـــودت باش یعنـــی... واقعاً مواظـــب خودت باش!

+نوشته شده در 23 / 1 / 1392برچسب:مواظب خـــودت باش یعنی دوستـــــــــــــــت دارم !,ساعت2:5توسط sun.moon | |

دمش گرم...


باران را میگویم
...


به شانه ام زد وگفت:


خسته شدی! امروز را تو استراحت کن من به جایت میبارم.

 



+نوشته شده در 23 / 1 / 1392برچسب:دمش گرم,,, باران را میگویم,,,,ساعت1:35توسط sun.moon | |

آسمان اینجا آبـے سـتــ!! من بین غَریبـﮧ ها نیستـَم...هَمـﮧ آشنایند!

میدانـے ؟ پوسیـده استـــ... دلَم بین هَمـﮧ آشنایان غَریبـﮧ !

+نوشته شده در 23 / 1 / 1392برچسب:پوسیـده استـــ,,, دلَم بین هَمـﮧ آشنایان غَریبـﮧ !,ساعت1:28توسط sun.moon | |

 

به جز خدا کسی رو داری که بهت بگه : من باهاتم ؟؟؟؟

 

+نوشته شده در 23 / 1 / 1392برچسب:به جز خدا کسی رو داری که بهت بگه : من باهاتم ؟؟؟؟,ساعت1:22توسط sun.moon | |

آینه پرسید چرا دیر کرده است ؟ نکند دل دیگری را اسیر کرده است ؟

خندیدمو گفتم او فقط عاشق من است ...

خندید بر سادگیم آینه و گفت احساس پاک تو را زنجیر کرده است ....

در آینه نگاه میکنم بر خود ......

آه عشق تو عجب مرا پیر کرده است ....

راست میگفت آینه .....

منتظر نباش ....

او برای همیشه دیر کرده است .....

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب: او برای همیشه دیر کرده است ,,,,,,ساعت20:19توسط sun.moon | |

اون لحظه كه گفتي :

يكي بهتر از تورو پيدا كردم 
ياد اون روزايي افتادم

كه به 100 تا بهتر از تو گفتم من بهترينو دارم

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:اون لحظه كه گفتي ,ساعت20:18توسط sun.moon | |

زندگی یعنی بازی

سه .دو.یک سوت داور.... بازی شروع شد!!!

دویدی.دست وپا زدی.غرق شدی.

دل شکستی.عاشق شدی.

بی رحم شدی.مهربان شدی.

بچه بودی.بزرگ شدی پیر شدی .

سوت داور بازی تمام شد.....

زندگی را باختی..........

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:زندگی یعنی بازی,ساعت19:58توسط sun.moon | |

گذشت ، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم

حالا یک بار از شهر می رویم …

یک بار از دیار

یک بار از یاد

یک بار از دل

و یک بار از دست...

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:گذشت , دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم,ساعت16:40توسط sun.moon | |

کاش دستانم آنقدر بزگ بود

که میتوانستم چرخ دنیا را به کامت بجرخانم

اما کسی را میشناسم که بر همه چیز تواناست

تو را به او میسپارم...

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:کسی را میشناسم که بر همه چیز تواناست تو را به او میسپارم,,,,ساعت16:38توسط sun.moon | |

دیـوآنـﮧ ےِ روزْهآیـے هَسْتـ ـَم کـﮧ مِهـربآטּ میشَوے . . .

 

حَتـّے اَگـ َـرْ نَـدآنمْ چـرآ . . . !

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:,,,,ساعت16:33توسط sun.moon | |

هوای دلم بهاری شده است به لطف دیدن تو.

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:,,,,,,,,,,,ساعت16:29توسط sun.moon | |

لحظه ها را می گذراندیم تا به خوشبختی برسیم


غافل از اینکه خوشبختی در آن لحظه ها بود که گذراندیم!

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:خوشبختی در آن لحظه ها بود که گذراندیم,ساعت16:24توسط sun.moon | |

هَر ڪَس هر جـآ ڪـِﮧ בلَش مـیخواهَـב، بِـایستـــَــב !


اَمّـا مـــَــטּ... بـِﮧ ڪَسی اِجآزه اینڪِﮧ بـِﮧ جآﮮ تـــــو בر قَلبِــ مـَـטּ بنِشینَـב رآ نخواهـــــم בآב....


قلـــــــــــــب مــــَـــטּ، فقـَـــــــط جــــآﮮ تــوســــــــت.

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:قلـــــــــــــب مــــَـــטּ, فقـَـــــــط جــــآﮮ تــوســــــــت,,ساعت14:24توسط sun.moon | |

چشم که بر هم می زنم می گذرد...


و می ماند فقط اندک خاطره ای ،


دیگر کسی به سویم حتی سنگ هم پرتاب نمی کند...


چه برسد به اینکه نگاهم کند...


آمده بودم سبز بمانم و روشنی را نقاشی کنم


آمده بودم فواره های شاد زندگی را داربست محبتی بیاوزیم


و پرورش شان دهم با مهر ،


آرزوهایم رنگی بودند و حواسم آسمانی...

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:آرزوهایم رنگی بودند و حواسم آسمانی,,,,ساعت14:12توسط sun.moon | |

در سکوت می توان نگاه را معنا کرد

و آن را با عشق به دل پیوند زد ،

می توان بهار را به دیدار برگهای خزان زده برد

و برای رازقی های امید از عطر دوست داشتن گفت ،

می خواهم
سکوت کنم

و تنها به حرف نگاهت گوش کنم

نمیترسم اگر امروز بفهمم نگاه هایت به دور از دوست داشتن



اســــــــت !



ولـــــــــــــــــــــــــــــــی



وحشت دارم از فردایی که بفهمم نگاهایت تظاهر به دوست



داشتـــــــن بـــود..

 


سکوت


بعضی وقتها سکوت میکنی چون انقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی

بعضی وقتا سکوت میکنی چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری

گاه سکوت یه اعتراضه

گاهی هم انتظار

اما بیشتر وقتها سکوت

واسه اینه که هیچ کلمه ای نمیتونه غمی روکه تو وجودت داری

توصیف کنی... 

 

+نوشته شده در 22 / 1 / 1392برچسب:در سکوت می توان نگاه را معنا کرد,ساعت1:53توسط sun.moon | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد